شنیدید میگن با هرکی بگردی شبیه به همون میشی؟ یا شخصیت آدم میانگین شخصیت های ۵ نفر اطرافشه؟ من سه ساله که تو یک اتاق حبس شدم. تقصیر خودم بودا! انتخابی بود که خودم کردم، خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این سه سال بیشتر دوستام مجازی بودن یا نهایتا هر چند روزی یکدومشونو میدیدم…. خب محدودیت داشتم تو خروج از اتاق. البته نه اینکه نگهبانی بالا سرم باشه یا کسی مجبورم کرده باشه تو اتاق بمونما، خودم اینطور میخواستم. آها شخصیتم یجورایی میانگینی شده بود از خودم و کامپیوترم! شاید چون باهاش از هرکسی راحتتر بودم و بیشترین وقتو هم با همین زبون بسته میذاشتم. البته اگه یک اینترنت درست درمون بهش وصل باشه همچینم زبون بسته نیست. این سه سال داشتم سعی میکردم زبون حرف زدن باهاشو بیشتر و بیشتر یاد بگیرم اما هرچی جلوتر میرفتم مییدیدم چیزای خیلی بیشتری هست… انگارکه از هرطرف انتهاش سرابی بیش نیست!
بعضی وقتا هم با بچه ها کنار هم جمع میشدیم و هرکدوم مینشستیم پشت لپ تاپمون و کارمونو میکردیم. تا حدیش خوب بود و مشکلاتمونو با هم به اشتراک میذاشتیم و بعضا زودتر حل میشد. اما بعضی وقتها خوب نبود. نظر منو بخوای لپ تاپ عین ناموس آدم میمونه. بعضی وقتها میشه اکیپی کنار هم نشست. اما معمولا ترجیه بر اینه که خلوت کنیم و تو سکوت و تمرکز کامل عشق بازی کنیم.